وبلاگ شخصی

چند قطعه برگه برای یاد داشت نوشته ها و خاطرات...

وبلاگ شخصی

چند قطعه برگه برای یاد داشت نوشته ها و خاطرات...

چیزی که در شش سال تحصیلم در دانشکده دندانپزشکی چون طلا کم یاب بود

عشق بود...

  • نویسنده

7- "زکات علم نشرآن است... ابوعلی سینا"

عجب! الان فکر کردی این مطالب پوچ و غلطتون علمه؟ لا اقل اینو درست مینوشتین. این جمله از امام علی نقل شده نه ابوعلی سینا!

من خطاب به شما از خطبه 87 نهج البلاغه قسمت هایی رو میذارم : " از میان بندگان، دیگرى است که خود را دانشمند نامد و از دانش در او نشانى نیست. مشتى افکار جاهلانه از جاهلان و گمراهیهایى از گمراهان فرا گرفته، بر سر راه مردم دامهاى فریب گسترده و سخنان باطل گوید و کتاب خدا را به رأى خود تفسیر کند و حقیقت را به مقتضاى هواى خویش به این سو و آن سو متمایل سازد. "

  • نویسنده

5- "و اگر آب دریا شور نمی بود، می گندید و باعث خرابی دندان های موجودات دریایی می شد. شما فکر کنید اگر دندان یک کوسه یا نهنگ که عمری بسیار طولانی دارد خراب می شد چه اتفاقی می افتاد."

ماشالله نویسنده در تمام حوزه ها هم حکیمست!
  • نویسنده

2- "چون آب نمک  باعث  خنثی شدن اسید می شود و اسیدهایی که از مواد غذایی موجود در دهان بوجود می آید را از بین می برد. دیگر اسیدی در دهان باقی نمی ماند که باعث خرابی دندان شود"

ایشون باید به کشف شون درباره عامل خرابی دندان ها که ذکر کردن، کشف جدیدشون درباره آب نمک رو هم اضافه کنن! نگارنده متن که همانند خیلی مدیران مملکت، وسط کار از کارشناس آموزش ابتدایی تبدیل به دکتر میشن، در حد دبیرستانی ها هم از مفاهیم شیمی مثل اسید باز و بافر ها اطلاعی ندارند و نمیدون آب نمک نقش بافر یا خنثی کننده اسید نداره و در آزمایش های شیمی ابتدایی، این موضوع قابل بررسی است و مردود است. شما اگر صد کیلو آب نمک بریزی توی اسید ، اونو خنثی نمیکنه. اگرچه مثل هر مایعی(مثلا آب) میتونه رقیقش کنه.

  • نویسنده
  • نویسنده

دوستم اومد و نشست روی یونیت.

طوق دندان هاش به حدی سیاه بود که تا حالا ندیده بودم. حفره های بزرگ شکسته شده داشت. گفتم عزیزم چرا این طوری آخه؟ گفت طب سنتی میگه خمیر دندان و فلوراید برای دندان مضره و من  کف دریا!(نمک دریا) استفاده میکنم.

  • نویسنده
.


واقعا خسته شدم از دست این سازمان سنجش پزشکی
از این همه حماقت ، از این همه حق کشی، از این همه ظلم که به جوان های این مملکت میکنن. به همه ی مردم میکنن. به بشریت میکنن!
از تقلب ها و پارتی بازی های بی حد و حساب
از این همه سهمیه های مختلف
از له شدن همه ی ماهایی که به ظاهر استعدادهای این مملکت محسوب میشدیم
از پیرشدن مون. مگه میشه همه اش حق خوری و بدی ببینی و بگی همه چی خوبه؟ خوب وقتی پلشتی میبینی و بر تو هم صابونش میخوره، غصه میخوری. نه فقط هم برای خودت. برای انسانیت.
از درگیری های بی فایده ی همه ی ماها که فقط فرسایش و بی حاصلی داره
از هرز رفتن ماها
  • نویسنده
شب جمعه، شب عجیبی است...
  • نویسنده

وقتی قرار شد فارغ التحصیل بشم، خیلی گیج بودم و هیچ کسی هم نبود که درست حسابی بیاد توضیح بده که چه کار باید بکنیم.هر قسمتی رو هی دست و پا شکسته از دوستان پرسیدم. همه هم خیلی عجله داشتن و حتی دوستان صمیمی سابق هم از یه احوال پرسی درست و حسابی دریغ میکردن. بگذریم {#emotions_dlg.e8}

حالا که ما گذروندیم، به ذهنم اومد خیرات بابام! اینا رو بنویسم.

از اول که شروع کنم اینجوریه. خوب پنجشبه 22 تیر امتحانم رو دادم! رو به موت بودم. ولی دیگه تصمیم گرفتم زود دفاع کنم.

اما خود دفاع!

فکر کنم یکشنبه هفته بعد بود که رفتم  معاونت پژوهشی دانشکده پیش خانم حسین پور و گفتم میخوام دفاع کنم. اونجا یکی گفت کی حمله کرده مگه؟ (مزه سگی{#emotions_dlg.e33})


  • نویسنده

قسمت من در این تابستان سکوت بود...

و چه فریادی بلندتر از سکوت

  • نویسنده